وبلاگ عمومی تفریحی

وبلاگ عمومی تفریحی

وبلاگ عمومی تفریحی

وبلاگ عمومی تفریحی

مراقبت از گلیم

مراقبت از گلیم

 

کردها

تاریخ زندگی کردها از ابتدا به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و بومی‌ترین قوم های ایرانی، در افسانه‌های این سرزمین مورد توجه بوده است. در این افسانه‌ها از  پادشاهی به نام حضرت سلیمان سخن می‌رود که پانصد «جن» برده‌ی او بوده‌اند. (جن موجودی است خارق‌العاده در اسطوره‌های عربی که مابین دنیای مردگان و زندگان رفت و آمد می‌کند. جن‌ها برتر از قوانین طبیعی‌اند اما به وسیله‌ی طلسم می‌توانند تحت کنترل بشر درآیند.) حضرت سلیمان آن‌ها را برای  پیدا کردن پانصد دوشیزه‌ی زیبا و افزودن آنان به حرم خود به غرب می‌فرستد.

 

متأسفانه حضرت سلیمان قبل از بازگشت جن‌ها از دنیا می‌رود و به همین دلیل هرکدام از جن‌ها با یکی از این دوشیزگان ازدواج کرده، در کوه‌های سرسبز زاگرس مستقر می‌شوند و قوم کردها را پدید می‌آورند. این افسانه‌ی ملتی است که در ناحیه‌ی کردستان زندگی می‌کند، منطقه‌ای که هویت سیاسی ندارد و مرزهای آن کاملاً مشخص نیست.

 

صحنه‌ی کردستان

مبدأ مشهورترین گلیم‌های کردستان صحنه است که در حال حاضر شامل سنندج و اطراف آن می‌شود. صحنه از زمان سلطنت صفویان  پایتخت کردستان بوده و همیشه مرکز کارگاه‌های تولید قالی ها و گلیم‌های کردستان به شمار می‌آمده است. تأُثیر صفویان در گلیم‌های به جای مانده از قرن های هجدهم، نوزدهم و اوایل قرن بیستم به آسانی مشاهده می‌شود.

 

بیجار کردستان

بیجار (به معنی ترکیبی از گروه‌های مختلف مردم) شهری تجاری در حاشیه‌ی کردستان است. گلیم بافت‌هایی که به عنوان بیجار شناخته شده، مربوط به خود شهر و چهل روستای اطراف آن است.

 

کردهای خراسان

خراسان به معنای سرزمین طلوع خورشید است. به دلیل وجود دره‌های حاصل خیز، چراگاه‌ها و محصولات فراوان به «انبار غله» مشهور است و گله‌های بزرگ گوسفند و بز در آن جا پرورش می‌یابند.

کرد های خراسان در دست بافته‌های خود از طرح‌ها، رنگ‌ها، و فنون بسیار متنوع استفاده می‌کنند. در این میان نشانه‌هایی از اجداد قفقازی و آناتولیایی آن‌ها نیز در طرح‌های شان یافت می‌شود. از آن جا که قبایل دیگری با نژادهای متفاوت، چون افشارهای کلات، ترکمن‌ها و بلوچ‌ها نیز در این ناحیه زندگی می‌کنند، طرح ها و نگاره‌های دست بافت‌های این منطقه از تنوع فراوانی برخوردار است.

 

شاهسون

شاهسون‌ها یکی از مهم‌ترین طوایف شمال غربی ایران اند که اکثریت آن‌ها ترک و اقلیتی دارای اصلیت کرد، تاجیک و گرجی هستند. شاهسون به معنای دوست دار و وفادار به شاه است که توسط شاه عباسی برای مقابله با سپاه شیعه یعنی قزل باش‌ها به وجود آمد.

گلیم رایج‌ترین کف پوش شاهسون ها است و به همین علت تعداد زیادی از آن‌ها توسط این طایفه بافته شده است. شاهسون ها مردمی بسیار سنتی هستند و در طرح و بافت گلیم‌های آنان نوعی محدودیت به چشم می‌خورد. طرح‌ها و بافت‌های مشابهی توسط تمام گروه‌های شاهسون به کار رفته و با این حال تفاوت‌های ظریفی در رنگ و حاشیه‌های آن‌ها وجود دارد که گلیم‌ها را از یکدیگر متمایز می‌کند.

در تمام گلیم‌های شاهسون از نگاره‌های بزرگ و برجسته استفاده شده است.

 

شاهسون مغان

مغان از بزرگ‌ترین ایل‌های شاهسون و دشت مغان سرزمین مادری و محل قشلاق آنان است.

علی رغم کوتاهی مسافت این کوچ و با وجود این که کوه‌های سبلان تنها ناحیه‌ی ییلاقی موجود نیست، اما از نظر سنن بومی و عرفانی اهمیت فراوان دارد. شاهسون‌ها معتقدند شهر بابلی «سُدُم» در زیر قله‌ی آتش فشان سبلان قرار دارد. در ضمن گفته می‌شود که قالی بسیار قدیمی «زرتشت» در زیر تخته سنگی در کنار یک دریاچه، در نزدیکی قله مدفون است و چند تار موی حضرت محمد (ص) نیز در کف دریاچه قرار دارد. 

 

گلیم بافت های شاهسون مغان از نظر طرح دارای سنتی‌ترین شکل گلیم اند. در طرح بافت و رنگ این گلیم ها کیفیت و هماهنگی وجود دارد. همه‌ی آن ها باریک و دراز و دارای بافت چاک‌دار بوده و دو قسمت آن، آزادانه به یکدیگر دوخته شده است.  رنگ‌های روشن و درخشان، اما محدود و تارهای پشمین رنگ نشده‌ی سفید متمایل به شیری یا قهوه‌ای در آن ها به کار رفته است.

 

لُرها

لرهای امروزی بازماندگان همان لرهای سازنده‌ی برنزهای لرستان در قرن‌های  پنجم و ششم قبل از میلاد ‌اند. آن‌ها از معدود گروه‌های قومی‌اند که به مدت سه هزار سال در سرزمین های بومی خود زندگی کرده و مانند کردها کاملاً ایرانی شناخته می‌شوند.

قبایل لر از مرز ایران و عراق گرفته تا شهر کرمانشاه واقع در شمال لرستان و جنوب کردستان و از دامنه‌های زاگرس گرفته تا جلگه‌های مرتفع خلیج در نزدیکی شیراز، در همه جا  پراکنده‌اند. قبایل جنوبی تر لر زیر گروه‌های «ممسنی»  و «بویر احمدی» را شامل می‌شود.

 

از آن جا که گلیم‌های قشقایی و لر اکثراً با یکدیگر اشتباه می‌شود، لازم است در مورد تفاوت‌های آنان کاملاً آگاه بود: پشم منسوجات لر در بافت زبرتر است، شُل تر ریسیده شده و موقع لمس کردن ضخیم تر به نظر می‌رسد. در ضمن تارهای به کار رفته در آن‌ها از  پشم قهوه‌ای است، در صورتی که در گلیم‌های قشقایی از پشم‌های سفید استفاده می‌شود . رنگ گلیم‌های لر تیره‌تر و نسبت به دست ‌بافته‌های قشقایی از تنوع رنگ محدودتری برخوردار است.

 

قشقایی

به دلیل عدم تشخیص هویت قالی‌های قبیله‌ای جنوب ایران، اکثر دست بافت‌های این منطقه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، توسط فروشندگان غربی و ایرانی به شهر شیراز منسوب شده است. شیراز  نام شهر اصلی منطقه است که به علت بافت‌های خود در قرون هفدهم و هجدهم شهرت بسیار دارد. 

 

قشقایی‌ها نام خود را از اسامی یکی از رهبران مهم قبایل به اسم «جان آقا قشقایی» اقتباس کرده‌اند. شاه عباس صفوی در دوران سلطنت خود، حکومت قبایل فارس را در جنوب ایران به این شخص واگذار کرد. محتملاً قشقایی‌ها با خلج‌هایا قلچ‌ها نیز ارتباط نژادی دارند.

قشقایی‌ها شاید از مشهورترین و ثروتمندترین قوم‌های ایران باشند .

جزییات به کار رفته در حاشیه‌ی گلیم‌های قشقایی آن ها را از دیگر تخت بافت‌های مناطق جنوبی ایران جدا می‌سازد، زیرا برای مثال، حاشیه‌ی یک گلیم لر، بسیار ساده تر است.

 

فرش و گلیم, نگهداری از گلیم

انواع گلیم های ایران 

 

کرمان

این استان کویری که در حال حاضر در جنوب غربی ایران قرار دارد، ابتدا توسط اردشیر اول،  پادشاه ساسانی اشغال شد و سپس با هجوم مغولان و ترک‌ها به تصرف آنان درآمد. معماری عالی و بی‌‌نظیر کرمان، در قرن شانزدهم، توسط پادشاهان صفوی جانی تازه گرفت: اما در زلزله‌ای در سال 1794 ، این شهر کاملاً  نابود شد.

 

افشار کرمان

این قبیله مهمترین و بزرگ‌ترین گروه از قبایل افشار است که در قرن شانزدهم، به دلیل قیام علیه شاه صفوی به کرمان تبدیل شدند. ساکنان کوه نشین این قبایل از چراگاه‌های خوب و حاصلخیز تابستانی استفاده کرده و زمستان‌های خود را در منزلگاه‌های موقت و گرم سواحل خلیج فارس سپری می‌کنند. قبایل ترک زبان زیادی نیز نظیر آبدوغی، رضاخانی، حسن خانی، بلوچ و لک در این مناطق زندگی می‌کنند که ارتباطی با افشارها ندارند.

 

افشار سیرجان

سیرجان بازار اصلی استان کرمان است. در گلیم‌های سیرجان از روش بافت متصل و جفت قلاب استفاده می‌شود و شیرازه‌های ظریف و ریسمان‌های اضافه با طرح‌های مارپیچی و رنگ‌های آبی و طلایی از مشخصات این دست بافت‌ها است. قسمت‌های انتهایی گلیم‌ها به کمک تارهای  پنبه‌ای گیس بافت با دقت به ریشه‌های بلند بافته شده و خود ریشه‌ها نیز برای جلوگیر از ریش ریش شدن با  پشم نگین به یکدیگر متصل شده است.

 

رنگ ها معمولاً محدود و اکثراً قرمز، آبی و سبزه تیره است. در متن این گلیم ها نیز همچون دیگر دست بافت‌های افشار، از گل‌های تزیینی کوچک و سفید استفاد می‌شود؛ اما بر خلاف گلیم‌های گرمسار، ورامین و بلوچ که گل‌ها به صورت نامنظم در زمینه پراکنده می‌شود، در گلیم‌های سیرجان گل‌ها به شکل منظم در متن و حاشیه‌ها قرار می‌گیرند نوع دیگری از حاشیه طرح چپ و راست دارد و شامل گل‌های تزیینی کوچک و سفید است. 

تعداد زیادی سفره و روکرسی نیز در این منطقه بافته می‌شود.

 

گرمسار:

گلیم‌های گرمسار به دلیل استفاده از پشم زبر با ضخامت متوسط از استحکام قابل توجهی برخوردار است. تارها  پنبه‌ای است و غالباً مثل اکثرگلیم‌های ایرانی از  پشم طبیعی قهوه‌ای نیز تشکیل می‌شود. پشم طبیعی قهوه‌ای تیره، در کنار رنگ‌های زنده به طرزی متمایز، برای پودها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ‌ها به دلیل کیفیت پشم و طریقه‌ی خشک کردن آن ها بسیار روشن است.

 

بافت چاک دار این گلیم‌ها دارای زاویه‌ای حاده و به همین دلیل چاک‌ها بسیار کوچک است و به سختی خود را نشان می دهد. متن ‌ها معمولاً از نوارهای اریب یا افقی لوزی، ستاره یا شش گوش با حاشیه‌های بسیار باریک تشکیل می‌شود. نوارهای متضاد رنگین اطراف نگاره‌ها را فرا گرفته و گاه حاشیه‌ها با ردیفی عمودی از پیچ باف های پشمین قرمز تیره یا قهوه‌ای از متن جدا می‌شود.

 

طرح متمایزی که معمولاً در قاب‌های گلیم‌های گرمسار دیده می‌شود نوار بسیار  باریک با طرح پیچ باف است که در آن از چهار پود استفاده شده و طرحی S شکل و یا حلقه‌ای از گل‌های مروارید ظریف را به وجود می‌آورد. این اسلوب به صورتی گسترده در گلیم‌های بلوچ یافت می‌شود و طرح گل‌های مروارید و گل‌های تزیینی ، به شکلی نامنظم در متن سفید شیری پراکنده است که طرحی منحصر به فرد به وجود می‌آورد. شیرازه‌ها سنگین است و با کمک ریسمان‌های اضافه‌ی پشمین قرمز تیره، تقویت می‌شود.

 

فرش و گلیم, نگهداری از گلیم

روش نگهداری گلیم

 

مراقبت و نگهداری

گلیم نیز مانند دیگر قالی‌ها و منسوجات، گاهی باید شست و شو و رفو شود. در زبان ترکی، کلمه «سقط» به معنای ناسالم است و برای قالی‌های صدمه دیده به کار می‌رود.

منسوجات دست بافت اگر به طرز صحیح نگه داری شوند، می‌توانند سال‌ها عمرکنند.

 

دوام: دوام یک گلیم، به مواد به کار رفته، استحکام بافت و عمر آن بستگی دارد. مسلماً اگر یک قالی در اثر استعمال فرسوده شده باشد،‌ نباید در قسمت‌های پر رفت و آمد خانه مورد استفاده قرار گیرد. مرغوبیت  پشم و بافت نکته‌ی دیگری است که باید به آن توجه شود. اگر گلیمی در عین ظرافت، کیفیتی خوب داشته و  پشم آن با دست تابیده شده باشد، در مقایسه با فرش ماشینی ضخیم‌تر با  پشم شل، طول عمر بیش‌تری خواهد داشت.

 

راه هایی مثل قرار دادن قطعه‌ای حایل بین  پایه مبل و گلیم یا چسباندن تکه‌های ضخیم نمد در زیر پایه‌های مبل و صندلی، می‌تواند مانع این فرسودگی شود.

چرخاندن گاه به گاه گلیم و تغییر جهت آن نیز روش مناسبی است، به خصوص اگر قسمتی از گلیم بیش‌تر در معرض رفت و آمد یا نور طبیعی خورشید قرار گرفته باشد. گلیم‌ها اگر دائماً در جاهای نم‌دار قرار گیرد، دچار پوسیدگی می‌شود. برای مثال اگر شوفاژ شما چکه کند یا به نحوی با آب و رطوبت در تماس باشد، هر چه سریع تر باید این مشکل را حل کنید.

 

استفاده از لایه و زیرانداز: گلیم ها و فرش‌ها اگر بر روی زمین صیقلی شده و یا موکت قرار گیرد، حتماً لیز می‌خورد. برای حل این مشکل می‌توان از لایه و زیر اندازهایی مابین گلیم و زمین استفاده کرد. انواع گوناگون این زیراندازها با کاربردهای گوناگون در بازار یافت می‌شود. زیر انداز به شکل لایه در زیر گلیم قرار می‌گیرد و در این حال ضمن ممانعت از لغزیدن آن، میزان فرسودگی را نیز کاهش می‌دهد. هر زمینی بالاخره قسمت‌هایی ناصاف دارد و همین برآمدگی‌ها، در اثر رفت و آمد مداوم برروی آن، موجب از بین رفتن گلیم می‌شود.

راحت‌ترین راه برای جلوگیری از لیز خوردن گلیم بر روی موکت، دوختن و به یکدیگر وصل کردن آنها است. اما این امر، در صورتی که گلیم به طور متناوب احتیاج به شست و شو داشته باشد، امکان پذیر نیست. 

 

شست و شو: زمانی که یک گلیم کثیف به نظر می‌رسد، حتماً باید برای شست و شو فرستاده شود. شست و شو برای گلیم و فرش ، امری مفید و ضروری است، زیرا با مرور زمان،‌چرک و خاک در بافت آن‌ها نفوذ می‌کند و موجب فرسودگی قالی می‌شود.

قالی‌های دست بافت باید به طور منظم، شست و شو شود چون این شست و شو باعث براق شدن پشم آنها می‌شود و به رنگ‌ها جانی تازه می‌دهد. گلیم‌های جدید می‌تواند خشک شویی شود،‌ اما این امر در مورد دست بافت‌های قدیمی به هیچ وجه صدق نمی‌کند.

 

شستن گلیم در خانه کار صحیحی نیست، زیرا امکان مخلوط شدن رنگ‌ها و آب رفتگی ‌های نامنظم وجود دارد. دست بافت‌ها به هنگام خیس بودن، بسیار شق و حالتی مقوا مانند دارد. در این حال اگر قالی، با روش صحیح خشک نشود، امکان تراوش رنگ‌ها نیز وجود دارد. به هنگام ریختن مایع بر روی قالی، فوراً باید به وسیله‌ی دستمال کاغذی نم آن گرفته شود و سپس با آب تمیز شسته و خشک شود. برای از بین بردن لک قالی‌های دست بافت استفاده از مواد شیمایی توصیه نمی‌شود.

 

رفو: قبل از فرستادن گلیم و قالی برای رفو، بهتر است با یک رفوکار یا فروشنده مشورت شود، زیرا برای مثال، بعضی اوقات پشم ها به قدری بر اثر شسته نشدن و درست نگه داری نکردن، ترد و شکننده می‌شود که رفوی آن‌ها نیز فقط خرج بیهوده خواهد بود. رفوگری خود هنر است و قبل از رفوی یک دست بافت باید قسمت‌هایی که به طرزی ناصحیح تعمیر شده از میان برداشته شود. ریشه‌ها اولین نقاطی است که در دست بافت‌ها فرسوده می‌شود و جاروهای برقی اثر بسیار بدی بر روی آن ها می‌گذارد.

 

اگر ریشه‌های قالی تجزیه و نابود شود، در مرحله‌ی بعد، بافت اصلی آن نیز از بین می‌رود . فرسوده شدن ریشه‌ها را به راحتی می‌توان متوقف کرد، اما بافت مجدد قسمت‌های انتهایی بسیار پر خرج است.

 

منبع:persiancarpet.blogfa.com

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.